برگ سبز
(دکتر علی شریعتی)
(دکتر علی شریعتی)
ببخشید یه چند روزی نبودم.اما الان میخواهم جبران کنم
امروز براتون یه کتاب آوردم که به در تمام انسان هایی که میخواهند با کامپیوتر کار کنند می خوره
چند روز پیش سر کلاس داشتیم تمرین برنامه نویسی می کردیم که استاد بهمون گفت بروید رو تایپتون کار کنید
من تعجب کردم و از خودم پرسیدم مگه میشه دانشجویان رشته کامپیوتر تایپ بلد نباشند؟بعد روی نحوه تایپ دیگران نگاه کردم دیدم راست میگفت هنوز خیلی ها دنبال حروف می گردن
البته من خودم به اون سریعی نیستم اما اصولش رو بلدم و دو دستی تایپ می کنم
تو این پست براتون آموزش اصولی تایپ رو گذاشتم امیدوارم ازش خوشتون بیاد
اینم لینک نسبتا! مستقیم برای دانلود اینجا کلیک کتید
حجم این فایل 1.29 MB است
امروز مطلبی رو در سایتی می خوندم در مورد IPhone5s که الان نقل مجلسه جامعه IT، در مورد اسکنر اثر انگشت و نگرانی های حریم خصوصی
اما آیا تا حالا فکر کردید به این موضوع که چرا انقدر این نگرانی ها مهمه
خب فرض کنیم که شرکت اپل اثر انگشت تمام کاربرهای خودش رو ذخیره و در اختیار سازمان های جاسوسی آمریکا(NSA و FBI) بده و فرض کنید که ما هم یکی از کاربرهای اپل باشیم. خب که چی؟
مثلا با اثر انگشت ما می خواهند چکار کنند؟
نمی دونم چرا این مسئله برای یه سری انقدر مهم شده؟؟؟
می دونید، تا زمانی که شما یه شهروند عادی در هر جای دنیا باشید نباید نگران حریم خصوصی خود باشید ولی... D:
همون طور که قول دادم یه دکلمه خیلی زیبا که در تلویزیون هم پخش شده رو براتون میزارم امیدوارم خوشتون بیاد
برای دانلود اینجا کلیک کنید.
این هم متن دکلمه
به طه به یاسین به معراجِ احمد
به قدر و به کوثر، به رضوان و طوبی
به وحیِ الهی، به قرآنِ جاری
به توراتِ موسی و انجیلِ عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گـــدایِ گدایـــــانِ زهــــــــــراااااا
چه شبها که زهرا دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بی تابِ مولا
غلامیِ این خانواده دلیل و
مرادِ خدا بوده از خلقتِ ما
مسیرَت مشخص، امیرَت مشخص
مکـــن دل، دل ای دل
بزن دل به دریـــا
که دنیـــــّـــا، که دنیـــــّـــا
که دنیـّـا، به خسرانِ عقبی نیَرزَد
به دوری زِ اولادِ زهــــرا نیَرزَد
و این زندگانیِ فانی، جوانی،
خوشی هایِ امروز و اینجـــــــا
به افسوسِ بسیارِ فــــــرداااااا
نیَــــــــــــــرزَد، نیَــــــــــــــرزَد
اگر عاشقانه هوادارِ یــاری!
اگر مخلصانه گرفتارِ یــاری!
اگر آبِرو میگذاری به پایَش!
یقیناً، یقیناً خریدارِ یــاری!
بگو چند جمعه گذشتی زِ خوابَت؟!
چه اندازه در ندبه ها زارِ یاری؟!
به شانه کشیدی غمِ سینه اش را؟!
و یا چون بقیه؛ تو سربارِ یاری؟!
اگر یک نفر را به او وَصل کردی!
برای سپاهَش، تو سردارِ یاری
به گریه شبی را سحر کردی یــــا نه؟!
چه مقدار بی تاب و بیمارِ یاری؟
دل آشُفته بودن، دلیلِ کمی نیست
اگر بیقراری، بدان! یـــارِ یــــــــاری
و پایانِ این بیــــقــــــــــرااااااری
بــهـــشـــتــــ ااااااااســــتــــــ
بهشتی که سرخوش زِ دیداارِ یــاری
نسیمِ کَرامت، وزیدن گرفته
و بارانِ رحمت، چِکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاهِ دلَت را
به مردم، که بازارِ "یوسف" فروشی
در این دورۀ بد شدیداً گرفته
خدایا به رویِ درخشانِ مهدی
به زلفِ سیاه و پریشانِ مهدی
به قلــــبِ رئوفَش که دریایِ داغ است
به چشمانِ از غصه گریانِ مهدی
به لبهایِ گرمِ "علی با علیَش"
به ذکرِ "حسین و حسن جانِ" مهدی
به دستِ کریم و نگاهِ رحیمَش
به چشمِ امیدِ فقیرانِ مهدی
به حالِ نیاز و قنوتِ نمازَش
به "سبحانَ سبحانَ سبحانِ" مهدی
به برقِ نگاه و به خالِ سیاهَش
به عِطرِ ملیحِ گریبانِ مهدی
به حجِّ جمیلَش، به جاهِ جلیلَش
به صوتِ حجازیِّ قرآنِ مهدی
به صبحِ عِراق و شبانگاهِ شامَش
به آهَنگِ سمتِ خراســـانِ مهدی
به جان داده هایِ مسیرِ عبورَش
به شهدِ شهودِ شهیدانِ مهدی
مرا دائم الاشتیاقَش بگردان
مرا سینه چاکِ فِراقَش بگردان
تفضُّل بفرمـــــا بر این
بندۀ بی ســــــر و پـــــــا
مرا همدم و مَحرَم و هم رکابِ
سفرهایِ سویِ خراسان و شام و عِراقَش بگردان
یــــــــــــــــــا مهدی.............. ، یــــــــــــــــــا مهدی..............
مددی.................